Tuesday, October 26, 2010

دلتنگی

دلم برای قدم زدن تو خیابان پهلوی روی برگهای زرد و نارنجی چنار تنگ می شه
ولی وقتی یادم می افته هر کس و ناکسی که از کنارم رد می شد متلک آب نکشیده ای بارم می کرد؛ دلتنگیم مثل یه حباب می ترکه

1 comment:

مژده said...

بگذار زيباييهاش توي ذهنت باشه كه زيباييش را هم دارن ازش مي گيرن... شاد باشي