Thursday, January 24, 2013

درد



درد واقعی وقتی است که قلب انسان چنان در هم بشکند و دچار اندوه و ناراحتی شود که فقط آرزوی مردن کند

Wednesday, January 23, 2013



and slowly over time everything changes
you are not something young anymore
and you do not believe in fairy tails
and perfect isn't in your vocabulary



us




there has never been anybody to fight for us





Tuesday, January 22, 2013

دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد

نمی دونم یعنی به جز مردن که دوایی ندارد این درد هم دوا ندارد
یا دردی هست که به جز مرگ دوایی ندارد
در هر حال بد دردی است که به جانم افتاده

Sunday, January 20, 2013

کارم از گریه گذشته است به آن می خندم

به خیال خودت سختی می کشی
به خیال خودت هجران می کشی
به خیال خودت
...
به او که می رسی تا تیر سخن ات از  چله دهانت رها می شود، دلش را هزار پاره می کنی
 

Thursday, January 17, 2013

دروغ

و شاید بدترین نوع دروغ،  دروغی باشد که خودمان به خودمان می گوییم
و شاید این دروغ را یک عمر تکرار می کنیم
آنقدر که باورمان می شود
و دیگر یادمان می رود دروغ است 
...

Monday, January 14, 2013

خدو









کاش برخی آدم ها به جای حرف زدن ، چنگ می زدند، گاز می گرفتند، تف می کردند
دردش کمتر بود
خیلی کمتر







Friday, January 11, 2013

باختیم آخر بازی و همه دست زدند

Monday, January 7, 2013

یک زن

در من زنی خسته زندگی می کند
زنی که حوصله هیچ مردی را ندارد
زنی که گیسوانش را هی می بافد و می بافد
زنی که اشک هایش مروارید نیست
و خنده اش تلخ است ، تلخ
زنی که کودک های خیالش را به دست خود به گور سپرده است
درون من زنی خسته زندگی می کند 
زنی که می داند انتظار کشیدن بیهوده است
زنی که می داند کسی نمی آید
زنی که تمام قامتش پر شده از ترک
زنی که از ترک های تنش نور می گذرد
زنی که کمرنگ می شود
درون من زنی زندگی می کند که گل های وحشی را نمی چیند
زنی که آب را گل نمی کند
 زنی که می داند خدا مرده است و برایش سوگواری نمی کند
درون من زنی زندگی می کند که می داند
 
کاش نمی دانست
And what can I tell you my brother, my killer
What can I possibly say?
I guess that I miss you, I guess I forgive you
I'm glad you stood in my way.

Friday, January 4, 2013

قصه تکراری







گر زبان عشق دانی،لیلی ومجنون یکی است

هست فرقی درعبارت ها ولی مضمون یکی است
 
 
 
 
 

Wednesday, January 2, 2013

نادیدنی

نبودم 
نیستم
صدام کردی 
هست شدم
...
صدات رفت 
نهست شدم
... 

 یه جفت چشم درشت
یه دنیا غم
یه سینه درد
گاهی اشک 
گاهی قهقه 
یه صدای آشنا 
یه جفت چشم درشت