نمی دانم بیشتر از خستگی همیشگی کلافه ام یا از این دردی که زبانه می کشد
نمی دانم از این دل شکستگی همیشگی کلافه ام یا از این تر چشمی همیشگی
نمی دانم از این همه زنده بودن کلافه ام یا از این کوله بار سنگین
نمی دانم از اینکه می دانم چه می شود کلافه ام یا از اینکه نمی توانم کاری کنم
No comments:
Post a Comment