Saturday, February 11, 2012

...


یادم رفته بود تو هم آدمی
یادم رفته بود پیر می شوی
یادم رفته بود دوستت  می داشتم

دستهایت را به یاد نمی آورم
 
می خواستم تو را از یاد ببرم ، خودم را فراموش کردم
می خواستم آرزوهای دور و درازم را پیدا کنم، خودم را گم کردم 

کاش ندیده بودمت

تو جوان بودی
تو در خاطرات من جوان بودی

این گذشته  را از پیش چشمان من کنار بزن


به آیینه که نگاه می کنم تو رو می بینم
پیر شدی؟
دیگر من را به یاد نمی آوری
نه یادت نمی یاد
کاش هیچ وقت یادت نیاد
کاش نمی دیدمت

1 comment:

Anonymous said...

هزار تا عزیزی.هوارتا بیشتر.
رینا