Wednesday, July 11, 2012

یادم می آید

یادت می رود آدمها آدمند و در هر جای دنیا که باشند
به هر زبانی
به هر مذهبی
به هر زبانی
راه  و رسم دل شکستن را خوب می دانند
یادت می رود  واز پشت دیوارهایی که سالها ساخته بودی بیرون می خزی

شاید این دست باد است که در موهایت می پیچد
شاید این امن شبانگاهی که تو را , نیمه شب به کوچه های ساکت و آرام می کشاند , دیوارها را سست می کند

یادت می رود دیوارها نگهبان تو بودند
یادت می رود و بیرون می خزی

آرام آرام

و یادت می رود که دلت همراهت است
یادت می رود ک لاک سختت را جا گذاشته ای

و چه زود به یادت می آورند
و چه زود یادت می آید که آدمها آدمند
هرجای دنیا که باشند

2 comments:

fariba said...

مهاجر عزیز درود
واقعا بعضی حس ها نیاز به زبان مشترک ندارد گریه و خنده لبخند و اخم همه زبانها را به هم وصل میکند. باشد که بیاد داشته باشیم با هر زبانی میتوانیم خنده را بر لب انسانی بنشانیم

Anonymous said...

دوستت دارم هوارتااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
رینا